کد مطلب:321170 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:292

دلایل پیغمبر و قرآن
1- در كتاب صحیح بخاری جزو چهارمش آمده كه پیغمبر اكرم مثالی زده بدین قرار كه یك ساختمان كامل و زیبا یك آجر
كم دارد كه نقص آن برطرف شود و اگر آن آجر نباشد زیبائی آن كاملا لطمه خواهد خورد و مشخص و معلوم است من آن آجر هستم كه اگر نباشد مردم در تعجب خواهند بود از عدم تكمیل آن ساختمان پس خاتم الانبیاء و تمام كننده رسالت هستم.

2- سوره احزاب آیه ای به شماره 40 دارد بدینقرار.

(ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم النبیین و كان الله و لكل شیی ء علیما. یعنی محمد (ص) الله پدر یكی از افراد شما نیست ولی پیغمبر و رسول خدایتعالی است و ختم كننده پیغمبران است و خداوند بهر چیزی داناست. از ابتداء، دعوت پیغمبر مردم علم اطلاع بر خاتمیت حضرت محمد یافتند و هر كسی كه ایمان می آورد و می فهمد و قبول می كرد كه به خاتم تمام كننده پیغمبران ایمان آورده است و تعالیم عالیه اسلام بالاترین دستورات است كه امروزه علم به حقانیت گفتار پیغمبر ایمان آورده خطاب قرآن را به یك یك مردم از راه علمی ثابت می كند.

3- در عیون الاخبار شیخ صدوق از حضرت امام رضا نقل می شود كه شریعت پیغمبر تا روز قیامت منسوخ نمی گردد و پیغمبری
بعد از آن تا روز قیامت بعثت نخواهد یافت و هر كه پس از او دعوی پیغمبری كند خونش حلال است.

حتی می بینم كه پس از هزار و سیصد و خرده ای سال هنوز تعلیمات اخلاقی اسلام كهنه نشده و سایر مطالب و دستورات، اكثرا عملی شود آرامش و آسایش برای مردم تولید خواهد شد. كسی كار به كسی نخواهد داشت. باز در صفحه 229 همان كتاب آمده است. «یا علی ما سالت شیی ء الا سالت كمثله غیر انه لا نبوت بعدی انا خاتم النبیین و انت خاتم الوصیین»

یعنی ای علی سئوال نكردم از خداوند یعنی مسئلت ننمودم

چیزی را مگر اینكه برای تو هم خواستم مگر اینكه من خاتم پیغمبری هستم و تو ختم كننده ی اوصیاء و اولیا می باشی این علاوه بر اینكه امامت علی را می رساند و علاقه خاص قلبی پیغمبر علیه السلام را نسبت به پسر عمو و داماد و جانشین خود نشان می دهد پاس محبت های و خدمات اسلامی علی را پیغمبر صلی الله بدین وسیله می گذارد یك نتیجه دیگر اینكه.

4- در جلد اول سنن دارمی آمده است (قال انا قائد
المرسلین و لا فخر و انا خاتم النبین و لا فخر) یعنی من كه پیغمبر آخر زمان هستم پیشوای و بر پای دارنده مسلمانان و همچنین ختم كننده فرستادگان خدا می باشم و افتخاری نمی كنم البته افتخار دارد اما تظاهر معنی می دهد چون پیغمبر تظاهر نمی كند و با حلم و صبر رسالت و خاتمیت را می رساند.